شباهنگ

شعر های عاشقانه و عارفانه

شعر های عاشقانه و عارفانه

شباهنگ
نویسندگان

(( حکایت میکنم با دل ...))

چهارشنبه, ۱۰ دی ۱۳۹۹، ۰۴:۴۲ ب.ظ

 

 

 

حکایت میکنم با دل، ز آن شیداسری هایم

شکایت میکنم از او، چرا کردی تو رسوایم

 

به گوش من بنالد دل، که رسواتر بُوَد از من 

به خون غلتیده میگوید، ببین در خون چو دریایم

 

ملامت می مکن من را، که من خون جگر خوردم

اگر مجنون نبودی تو، چرا بُردی به صحرایم 

 

از آن شامی که عشق آمد، درونِ روزنم بنشست

حدیث از زلف او گفتی، چو مجنونان به شبهایم

 

کنون با من مدارا کن، به وقت رفتنم برخیز

مرا بسپار بر آن خاکی، که جان گیرد ز آوایم

 

بگفتم خوش بخوان ایدل، که داری دلبری شیرین

در این وادی من آن مرغم، که دائم فکر فردایم

 

تو با آن دلبرت خوش زی، که من در کنج این ویران

ز این دنیای دون پرور، نشد یکدم بیاسایم

 

سیه شد روزگار من، چه حاصل از قمار من 

بجز صد غم ز هجرانش، و این شیداسری هایم

 

دلا خیزو شباهنگ را،  از این دارِ فنا برگیر 

ندارم طاقتی دیگر، در این جان و به پاهایم

 

====================================

 

 

 

موافقین ۵ مخالفین ۰ ۹۹/۱۰/۱۰

نظرات  (۳)

سلام دوست من،
خیلی زیبا و صدالبته غمگین بود
قلم و حستون فوق العادس
پاسخ:
درود دوست عزیز ،
سپاس از حضور و توجه شما،  
شما لطف دارید ، نگاهتان زیباست 
۱۱ دی ۹۹ ، ۱۵:۱۷ فاطمه حیدری (رضوان)
درود استاد گرامی
بسیار بسیار زیبا
پاسخ:
درود بر شما بانو 
سپاس از حضور و محبت شما، 
زیبایی در نگاه و توجه شماست
۱۰ دی ۹۹ ، ۲۱:۴۹ یاسمن گلی:)
فوق العاده زیبا نوشتین:))
پاسخ:
درود بانو ،
سپاس از حضور و محبت شما 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی